/ IHRights#Iran: Hossein Amaninejad and Hamed Yavari were executed in Hamedan Central Prison on 11 June. Hossein was arrested… https://t.co/3lnMTwFH6z13 ژوئن

جامعه‌شناسی تبعیض علیه مهاجران افغانستانی در ایران- گفت‌و‌گو با سجاد میرزاپور

2 مارس توسط مجله حقوق ما
جامعه‌شناسی تبعیض علیه مهاجران افغانستانی در ایران- گفت‌و‌گو با سجاد میرزاپور

علی‌اصغر فریدی؛ مجله حقوق ما: هرگاه کشوری دچار جنگ داخلی شود، مردم مجبور به ترک خانه و کاشانه خود می‌شوند، برخی در داخل کشور جابجا شده و برخی هم به کشورهای همجوار مهاجرت می‌کنند.

 

افغانستان کشوری است که سال‌های متمادی گرفتار جنگ داخلی است و بخش بزرگی از شهروندان آن به کشورهای همجوار نظیر ایران و پاکستان پناه برده‌اند. برخی از این پناهندگان حدود چهار دهه است که از افغانستان خارج شده‌اند و بسیاری از آنها حتی خارج از افغانستان به دنیا آمده‌اند و افغانستان، تنها نامی است که شنیده‌اند و هیچ‌گاه آنجا را از نزدیک ندیده‌اند. با این وجود، همیشه باید از هراسِ بازگشت اجباری به کشور خود با دلهره زندگی را بگذرانند.

 

این گفت‌و‌گو را در شماره ۲۱۱ مجله حقوق ما بخوانید

 

دولت پاکستان اخیرا عزمش را جزم کرده تا همه مهاجران آنها را رد مرز کند و ایران هم هر از چندگاهی تعدادی از آنها را بدون توجه به اینکه برگه اقامت دارند یا خیر، به افغانستان باز ‌می‌گرداند. جدا از ترس بازگرداندن اجباری، مهاجران افغانستانی در ایران همیشه مورد تبعیض بوده‌اند.

برخی از حقوق‌دانان رفتار حکومت و حتی جامعه ایران در قبال مهاجران افغانستانی را مصداق نژادپرستی نوین می‌دانند. به باور آنها از یک‌سو تبعیض ساختاری از سوی حاکمیت علیه این مهاجران اعمال می‌شود و افغانستانی‌ها امکان ادغام در جامعه ایران را ندارند و از طرف دیگر در میان بخشی از جامعه ایران، همواره بر حفظ فاصله میان یک شهروند ایرانی و یک مهاجر افغانستانی تاکید می‌شود.

مجله حقوق ما درباره وضعیت مهاجران افغانستانی در ایران با سجاد میرزاپور دانش‌آموخته جامعه‌شناسی، گفت‌و‌گو کرده است.

 

  • در سال‌های اخیر نه تنها از سوی حاکمیت، بلکه حتی میان مردم عادی در ایران، برخوردهای خشنی علیه مهاجران افغانستانی در ایران روی داده و بخشی از جامعه ایران مخالف حضور آنها در ایران هستند. به‌نظر شما، آیا می‌توان بروز رفتارهای خشن علیه مهاجران افغانستانی در ایران را مصداق نژادپرستی دانست؟ به‌عبارت دیگر، آیا این رفتارهایی که با مهاجران افغانستانی در ایران می‌شود، نوعی نژادپستی است؟

 

 

قبل از پاسخ به این سوال اجازه بدهید که دو اصطلاح سیاسی که به این بحث ارتباط دارد را توضیح داده و از یکدیگر تفکیک کنیم. نخست، اصطلاح ناسیونالیسم و دیگری پاتریوتیسم یا میهن‌پرستی است. ناسیونالیسم بر ویژگی‌ها و اشتراکات قومی و زنانی تاکید دارد و از ویژگی‌های آن حذف دیگرانی است که با وی مشترک نیستند. در واقع یک ناسیوناسیست می‌گوید، هرآنکسی که با من هم‌نژاد، هم‌زبان نیست و هژمونی زبان مرا نمی‌پذیرد باید حذف بشود و تنها کسانی در آن مجموعه و جغرافیا حق ماندن دارند که تاریخ، فرهنگ، زبان و نژاد مشترکی دارند.

این نوع تفکر در ایران، با ملیت‌سازی مدرن در زمان رضا شاه و با تلاش وی آغاز شد که همزمان بود با مفاهیم نژادپستانه هیتلر در آلمان نازی. گفتمانی که هیتلر در آلمان و موسولینی در ایتالیا بنا نهاده بودند، گفتمان ناسیونالیستی افراطی بود که همزمان رضا پهلوی هم در ایران در پی اعمال آن بود و این خوانش از ناسیونالیسم که افراطی‌ترین نوع آن بود، و رضا پهلوی آن را به جامعه ایران تزریق کرد، همچنان نشانه‌هایی از آن در جامعه ایران باقی مانده است.

در واقع می‌توانم بگویم که ناسیونالیسم ایرانی می‌تواند ناشی از دو مولفه باشد، یکی همانطور که پیش‌تر گفتم، تلاش رضا شاه که پس از او پسرش محمدرضا هم با شدت بیشتری همان گفتمان ناسیونالیستی ناشی از تفکر هیتلر و موسولینی بود را گسترش داد و دیگری واکنش جامعه به حاکمیت کنونی که حاکمیت اسلام‌گراهای مذهبی و است که عملکرد چهار دهه آنها مردم را از ایدئولوژی اسلامی رویگردان کرده و با این تفکر که اسلام فرهنگ عرب است و با فرهنگ ما مطابقت و سنخیتی ندارد، برخی را به سمت ناسیونالیزم سوق داده است.

در سوی دیگر اما پاتریوتیسم یا میهن‌پرستی قرار دارد و برخلاف ناسیونالیسم، بر مبنای مهر و جذب بنانهاده شده و هر کسی که در یک واحد جغرافیایی به فرهنگ شما احترام بگذارد مورد احترام متقابل قرار می‌گیرد و کسی خواهان حذف دیگری نیست. به نظر من ما در ایران پاتریوتیسم نداریم و آنچه که هست ناسیونالیسم هستش. به ندرت می‌توان در میان ایرانی‌ها میهن‌پرست پیدا کرد،

 

  • چه تفاوتی میان این دو دیدگاهی که شما بیان کردید و احتمال اینکه هر کدام از این دو مورد، به نژادپرستی ختم شود، وجود دارد؟

 

در ظاهر شاید فکر کنیم که ملی‌گرایی یا ناسیونالیسم و میهن‌پرستی یا پاتریوتیسم همانند همدیگر هستند، اما در واقع ناسیونالیسم و پاتریوتیسم به انواع متفاوت و متمایز روابط میان ملت و شهروندان اشاره دارند و روش‌های متفاوتی را تعریف می‌کنند. ناسیونالیسم یعنی آن چیزی که در میان ایرانیان رواج دارد، نشان دهنده دلبستگی غیرواقعی و نسنجیده‌ای است که با احساس برتری نسبت به سایر ملل و کشورها و ملیت‌های دیگر است و خود را برتر و متمایز از سایر ملت‌های دیگر می‌داند.. این دیدگاه مهاجران را به عنوان بیگانه می‌شناسد و آنها را تهدیدی برای انسجام ملی خود می‌داند، همانگونه که در ایران با مهاجران افغانستانی رفتار می‌شود.

 

از طرفی اما، میهن‌پرستی یا پاتریوتیسم، به کشور خود و نهادهای آن افتخار می‌کند، همانند افتخار برخی از آمریکایی‌ها به دمکراسی حاکم بر کشورشان، یا ما زیاد از سیاستمداران آلمانی می‌شنوییم که می‌گویند دمکراسی ما، از نگاه پاتریوتیسم مهاجران تهدید نیستند و با تحمل گروه‌های مهاجر و برقراری اصول دمکراتیک زمینه ادغام آنها در جامعه را فراهم می‌آورند و حتی با مهاجران با دیدگاه و نگرشی مثبت نگاه می‌کنند. چیزی که هیچگاه در ایران در رابطه با مهاجران افغانستانی اتفاق نیفتاد.

و در نهایت در پاسخ صریح به سوال شما، باتوجه به توضیحاتی که دادم باید بگویم بله، ما در مقابل مهاجران افغانستانی در ایران با یک رویه نژادپرستانه رفتار کرده و می‌کنیم.

 

  • در ادبیات سیاسی نژادپرستی چگونه تعریف شده است؟ شاید برخی‌ معتقد باشند که در داخل ایران با مشکلات عدیده‌ای روبرو هستیم و وجود مهاجران افغان هم این مشکلات و معضلات را افزایش می‌دهد، و اینکه ما نژادپرست نیستیم بلکه دچار مشکل اقتصادی و عدم امنیت شده‌ایم و بودن افغانستانی‌ها وضعیت را بدتر کرده است.

 

کمسیون حقوق‌بشر استرالیا نژادپرستی یا راسیسم را اینگونه تعریف کرده است که ایجاد یک سیستم یا اتخاذ سیاست‌هایی که برای افراد برمبنای نژادشان، باعث نابرابری یا ایجاد فرصت‌های نابرابر بشود مصادق نژادپرستی است.

این دقیقا آن چیزی است که در ایران علیه مهاجران افغانستانی اعمال می‌شود.

از یک طرف حاکمیت نه تنها هیچ کمکی به پروسه ادغام این مهاجران نکرده و حتی کسانی که در ایران متولد شده و به مدرسه رفته‌اند و کلا با فرهنگ ایرانی بزرگ شده‌اند هم مورد تبعیض و یا بهتر بگوییم مورد نژادپرستی حاکمیت قرار گرفته‌اند و از سوی دیگر حاکمیت بنابه آن مصادیقی که معادل نژادپرستی است با منع مهاجران افغان در بسیاری از مشاغل باعث به حاشیه راندن آنها شده است.

به غیر از اعمال قوانین ناعادلانه و ایجاد موانع قانونی برای اشتغال مهاجران افغانستانی، بخشی از جامعه ایرانی هم بسیاری از مشکلات جامعه خود را ناشی از وجود مهاجران افغانستانی دانسته و علاوه بر برخوردهای نژادپرستانه، حتی در مواردی به ضرب‌وشتم آنها می‌پردازند و متاسفانه اخیرا حمله گروهی به خانواده‌های افغانستانی در ایران بوده‌ایم.

با هر توجیهی هم رفتار حاکمیت و هم رفتار بخشی از جامعه ایران با مهاجران افغانستانی در ایران نژادپرستانه و به دور از روابط دنیای امروز است و هیچ اما و اگری از سوی هیچ‌کسی نمی‌تواند این رفتارها را توجیه کند.