محمد مقیمی؛ مجله حقوق ما: یکی از ویژگیهای خیزش اخیر مردم ایران، فراگیر بودن آن بوده است. یکی از گروههایی که در این خیزش بسیار نقش تأثیرگذاری ایفاء کردهاند، دانش آموزان بودهاند. در واقع، دو عامل زمان و نسل جدید، بزرگترین عواملی هستند که جمهوری اسلامی را چنان مضمحل خواهند کرد که آیندگان در دو صفحه کتاب همراه یک پوزخند از آن گذر خواهند کرد.
این نقش دانش آموزان موجب بیم و خشم مقامات جمهوری اسلامی و در راس آنان علی خامنهای شده است. بطوری که وی طی یک سخنرانی خواستار تنبیه دانش آموزان معترض شد. بنابراین، پس از گذشت مدتی از خیزش مردمی در ایران، امروز شاهد مسمومیت دانشآموزان دختر هستیم. بطور قطع، عملیاتی که منجر به مسمومیت دانش آموزان میشود، نتیجه خواست علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی مبنی بر تنبیه دانش آموزان است.
این مطلب را در شماره ۱۹۲ مجله حقوق ما بخوانید
به نظر میرسد؛ گروههای مذهبی افراطی به چنین اقدامی دست زده باشند. اما بطور قطع، این گروهها در درون نظام و از نهادهای امنیتی و اطلاعاتی هستند. چه اینکه دسترسی به تجهیزات و سازمانیافته بودن این اقدامات جنایتکارانه از گروههای افراطی خارج از نظام جمهوری اسلامی، بر نمیآید. اگرچه، برخی بر این باورند که این اقدامات با اراده مستقیم خود نظام صورت میگیرد و نسبت دادن آن به گروههای افراطی خودسر صحیح نیست.
نگارنده بر این باور است که حتی اگر این اعمال جنایتبار از سوی گروههای تندروی خودسر ارتکاب یافته باشد، چیزی از مسئولیت مقامات نظام و در راس آنان علی خامنهای نمیکاهد. نخست اینکه وقتی رهبر جمهوری اسلامی به آنان که آتش به اختیار میخواندشان، چک سفید امضاء میدهد، نمیتواند از مسئولیت اقدامات آنان شانه خالی کند. دوم، حتی اگر مقامات جمهوری اسلامی با این عمل جنایتکارانه مخالف باشند، نه میخواهند و میتوانند با عوامل آن بطور جدی برخوردی کنند. چه اینکه ساختار فاسدی که این نظام بطور عامدانه ایجاد کرده، آنچنان در تار و پود آن تنیده شده که جدا کردن آن میسر نیست و هر گونه برخورد جدی با آن موجب فروپاشی کل نظام خواهد شد. سوم، اگر ادعای خود نظام مبنی بر بیاطلاعی و نیافتن سرنخ این حوادث را بپذیرم، در واقع دلیلی محکم بر اوج بیکفایتی این نظام در تامین امنیت کودکان و نوجوانان است.
وانگهی، به نظر میرسد، در کنار تنبیه کودکان و نوجوانان بنابر خواست رهبر جمهوری اسلامی، هدف دیگری که از مسمومیت دانش آموزان دختر در مدارس مد نظر عاملان است، جلوگیری از ادامه تحصیل آنان است. در واقع، گروههای تندروی مذهبی میخواهند، زنان را در پستوی خانهها نگاه دارند و معتقدند که زنان باید نهایتا به خانهداری و پرورش بچه مشغول باشند. بنابراین، حضور دختران در مدارس به ادامه تحصیل در دانشگاه و سپس به اشتغال، حضور و ایفای نقش زنان در جامعه منجر میشود. موضوعی که هماینک نیز جمهوری اسلامی از آن هراس دارد و گمان میکند که یکی از دلایل خیزش اخیر، روحیه مطالبهگری زنان است که در اثر حضور آنان در جامعه ایجاد شده است.
شایان یادآوری است، در طول تاریخ چنین عمل جنایتکارانهای سابقه نداشته است. در واقع، در جنگ میان کشورها، جهان شاهد حملات شیمیایی و جنایات جنگی علیه افراد غیرنظامی و کودکان بوده است. ولی اینکه یک حکومت از سلاح شیمیایی یا بیولوژیک (اگرچه در مقیاس کوچک) علیه مردم خودش آن هم دانش آموزان استفاده کند، بیسابقه بوده است که این خود نشان از فاسد، ظالم، جانی و منحصر به فرد بودن این نظام در شقاوت و شرارت دارد.
اما از نظر حقوقی، این جنایت منزجرکننده در کنار کشتار مردم در کف خیابانها، نابینا کردن، ضرب و جرح، شکنجه، تجاوز و قتلهای حکومتی به دلیل گستردگی و سازمانیافتگی بطور قطع جنایت علیه بشریت محسوب میشود. ولی به علت ناعادلانه بودن نظم کنونی جامعه جهانی و خلاء ضمانت اجرا در حقوق بشر بینالمللی، امکان محاکمه عاملان جنایت علیه بشریت در ایران در یک دادگاه کیفری بینالمللی در حال حاضر وجود ندارد.