/ IHRights#Iran: Hossein Amaninejad and Hamed Yavari were executed in Hamedan Central Prison on 11 June. Hossein was arrested… https://t.co/3lnMTwFH6z13 ژوئن

قسامه، روشی که حیات یک انسان را به سوگند پنجاه نفر گره می‌زند

15 ژانویه 22
قسامه، روشی که حیات یک انسان را به سوگند پنجاه نفر گره می‌زند

علی‌اصغر فریدی؛ مجله حقوق ما:

فرض کنید فردی به قتل می‌رسد و اولیای دم او (فرزندانش) ادعا می‌کنند که پدرشان توسط همکارش به قتل رسیده است اما هیچ دلیل قاطعی که ثابت کند این ادعا درست یا غلط وجود ندارد. در این شرایط اگر ظن قوی وجود داشته باشد که قاتل همان همکار مقتول است، مثلا پیشتر با هم اختلاف داشته باشند یا مثلا پیشتر متهم مقتول را به مرگ تهدید کرده باشد، فرزندان مقتول می‌توانند با اوردن ٥٠ نفر از اقوام و خویشان خود به دادگاه و سوگند خوردن آنها مبنی بر اینکه قتل توسط متهم انجام شده، ادعای خود مبنی بر قاتل بودن او را ثابت کنند.

اینها بخشی از سخنان معین خزائلی، حقوقدان، در گفتگو با مجله حقوق ما در مورد قسامه  است که مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

 

قسامه چیست؟ مختصری در مورد آن برای خوانندگان ما توضیح دهید.

به موجب قانون مجازات اسلامی قسامه یکی از روش‌های اثبات جنایت یا آن‌طور که قانون می‌گوید «ادله اثبات در امور کیفری» است. در معنی حقوقی بر اساس ماده ٣١٣ قانون مجازات  اسلامی قسامه به معنی مجموعه سوگندهایی است که در صورت وجود لوث و عدم وجود ادله و شواهد دیگر برای اثبات ارتکاب یک جنایت توسط فردی از سوی شاکی ارائه می‌شود.

شماره ۱۵۵ مجله حقوق ما (پی‌دی‌اف)

به زبان ساده اما می‌توان گفت قسامه تاسیسی قانونی است برای اثبات ارتکاب جنایت در مواردی که هیچ دلیل و مستند قانونی معتبری برای اثبات اینکه جنایت واقع شده توسط متهم انجام شده وجود نداشته باشد. به این شکل که شاکی که مدعی است جنایت را متهم انجام داده با گرداوری تعدادی از افراد که تعداد آنها هم قانونا ممکن است متفاوت باشد تلاش می‌کند تا ارتکاب جنایت توسط او را برای دادگاه ثابت کند. 

مثلا فرض کنید فردی به قتل می‌رسد و اولیای دم او (فرزندانش) ادعا می‌کنند که پدرشان توسط همکارش به قتل رسیده اما هیچ دلیل قانونی که ثابت کند این ادعا درست یا غلط وجود ندارد. در این شرایط اگر ظن قوی وجود داشته باشد که قاتل همان همکار مقتول است، مثلا پیشتر با هم اختلاف داشته باشند یا مثلا پیشتر متهم مقتول را به مرگ تهدید کرده باشد، فرزندان مقتول می‌توانند با اوردن ٥٠ نفر از اقوام و خویشان خود به دادگاه و سوگند خوردن آنها مبنی بر اینکه قتل توسط متهم انجام شده ادعای خود مبنی بر قاتل بودم او را ثابت کنند. 

استفاده از قسامه البته برای هر دو طرف، هم متهم و هم اولیاء دم، وجود دارد و متهم نیز در مواردی که هیچ دلیل مستند مبنی بر گناهکاری با بیگناهی‌اش وجود ندارد می‌تواند با ادای سوگند ٥٠ نفر مبنی بر بیگناهی، گناهکار نبودن خود را اثبات کند.

 

بر چه اساسی قانونگذار قسامه را در قوانین جزایی ایران گنجانده است؟

قسامه اساسا یک تاسیس فقهی – حقوقی و از روش‌های فقهی اثبات جنایت است که از احکام کیفری اسلام به قوانین موضوعه در ایران راه یافته است. از انجا که بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی تمامی قوانین در ایران باید مطابق با احکام و موازین اسلامی باشند قانون موضوعه کیفری در ایران که با عنوان قانون مجازات اسلامی شناخته می‌شود نیز با تبعیت از احکام کیفری اسلام اقدام به شناسایی قانونی قسامه کرده است.

مساله‌ای که اما در مورد قسامه وجود دارد این است که به اعتقاد تعدادی از فقها قسامه نه از احکام ایجادی اسلامی که از احکام امضایی است. به این معنی که قسامه در حقیقت رسمی متعلق به اعراب پیش از اسلام بوده و اسلام صرفا با ادامه آن در قالب دین اسلام موافقت کرده و فلسفه آن نیز بوده که از آنجا که کفار شبانه به مسلمانان حمله می‌کردند و آنها را می‌کشتند و دلیلی برای اثبات این قتل عام آنها نبود، با ارائه قسم از سوی نزدیکان مقتول مسلمان گناهکار بودن متهم کافر اثبات می‌شد. از سوی دیگر از آنجا که فرهنگ اعراب به شدت بر انتقام‌گیری استوار بوده قسامه راهی بوده که بتوان به طریق آن به هدف اصلی که همان انتقام‌گیری در موارد وقوع جنایت است دست یافت.

از این رو به اعتقاد برخی فقهای نو اندیش قسامه از احکامی است که می‌تواند در دنیای امروز ادامه نیافته و مورد استفاده قرار نگیرد.

 

در چه مواردی قاضی برای صدور حکم به قسامه متوسل می‌شود؟

بر اساس ماده ٣١٣ قانون مجازات اسلامی استفاده از قسامه برای اثبات گناهکاری یا بیگناهی متهم تنها در صورتی مجاز است که ادله اثباتی دیگر دعوا یعنی اقرار، شهادت و علم قاضی برای اثبات ارتکاب جنایت وجود نداشته و در عین حال ظن قوی مبنی بر گناهکاری متهم که اصطلاحا لوث خوانده می‌شود وجود داشته باشد. به این معنی که اگرچه هیچ دلیلی که قانونا بتواند اثبات کند که جنایت توسط متهم انجام شده یا نشده وجود ندارد اما احتمال قوی وجود دارد که او مرتکب جنایت شده باشد. مثلا جنازه‌ای در جایی یافت می‌شود که در کنار جنازه فردی ایستاده که سابقا با مقتول درگیری و دشمنی داشته است. 

نکته مهم این است که بر اساس قانون باید دلایلی وجود داشته باشد که با آن بتوان ظن قوی ایجاد شده را توجیه و اثبات کرد. یعنی اگر فقدان دلایل و مدارک به حدی باشد که حتی ظن قوی یا همان لوث هم قابل اثبات نباشد نمی‌توان از قسامه استفاده کرد. بر این مبنا در جایی از قسامه استفاده می‌شود که نه شاهدی برای شهادت مبنی بر گناهکار بودن متهم وجود دارد، نه متهم خود ارتکاب جرم را می‌پذیرد و نه هیچ دلیل و مدرک قضایی مانند اثر انگشت یا دی ان ای یا تصویری وجود دارد که ارتکاب جنایت توسط متهم را اثبات کند اما در عین حال مثلا این ظن به صورت قوی وجود دارد که متهم عامل ارتکاب جنایت است.

البته مرجع تشخیص وجود لوث و در نتیجه آماهد بود شرایط برای استفاده از قسامه دادگاه است اما استفاده از قسامه به میل قاضی نیست و این حق برای شاکی در نظر گرفته شده. به این معنی که دادگاه راسا خود نمی‌تواند از شاکی یا متهم بخواهد که به قسامه متوسل شوند بلکه این درخواستی است که باید از سوی شاکی به دادگاه ارائه شود. در حقیقت قاضی نمی‌تواند خود مستقیما تصمیم به استفاده از قسامه بگیرد.

 

قسامه چه نواقص، معایب و یا مزایایی دارد؟

قسامه به عنوان روشی برای اثبات جرم به ویژه در جرایمی که مجازات آنها قصاص است سراسر نواقص و معایب است و هیچ مزیتی در بر ندارد. چرا که سرنوشت حیات یک انسان را به سوگند خوردن ٥٠ نفر پیوند می‌زند. یعنی در شرایطی که خانواده مقتول به دلیل رنج و ناراحتی از دست دادن عزیز خود به شدت از متهم خشمگین است، چرا که تصور می‌کند او سبب رنج آنها شده، به راحتی می‌تواند با جمع آوری ٥٠ نفر از اقوام و خویشان خود رتکاب قتل را اثبات و تقاضای قصاص متهم را نماید. حال آنکه هیچ دلیل قانونی معتبر و متقنی برای اثبات این مساله وجود ندارد. 

روشن است که در چنان وضعیت روحی خانواده مقتول صرفا و صرفا به انتقام فکر می‌کنند و در نتیجه هیچ عدل و منطقی در تصمیم گیری خود ندارند.

از سوی دیگر قسامه اساسا بر بی‌عدالتی استوار است. مثلا اینکه بر اساس ماده ٣٤٠ قانون مجازات افرادی که در قسامه سوگند می‌خورند نیازی نیست که خود شاهد وقوع جنایت باشند و همین که صرفا ادعای اولیاء دم را مبنی بر گناهکار بودن متهم تایید نمایند کافی است. یعنی افراد تنها به دلیل رابطه خویشاوندی وارد یک روند قضایی می‌شوند که مجازات آن مرگ یک انسان دیگر است.

مشکل دیگر قسامه این است که به شدت اخلاق محور است. یعنی صرفا از سوگند خورندگان می‌خواهد که اخلاق مدار باشند و سوگند دروغ نخورند. حال سوال این است که اساسا وقتی قانون خود مشخص کرده که سوگند خورنده نیازی نیست که شخصا جنایت را دیده باشد چطور می‌توان سوگند او را راست دانست، آن هم در جایی که مجازات احتمالی متهم مرگ است؟ 

الزام به قسم خوردن به الله از دیگر مشکلات قسامه است. چرا که ممکن است قسم خورنده مسلمان نباشد و یا حتی خداناباور باشد. اما همچنان قانونا موظف است که به الله قسم بخورد.

از طرف دیگر اساسا، مبنای مسئولیت کیفری بر پایه عمد و تقصیر است و تشخیص این عوامل حقوقی برای افرادی که دانش قانونی و حقوقی ندارند به هیچ وجه کار ساده ای نیست. در نتیجه این عادلانه و حتی عقلانی نیست که تقصیر و عمد فردی را در وقوع یک جنایت صرفا به سوگند افرادی گره زد که هیچ دانشی از جرم و کیفر و قانون ندارند.

 

آیا به غیر از ایران، قسامه در کدام کشورهای دیگر اعمال می‌شود؟ آیا در کشورهایی که قوانین مدرن جزایی اعمال می‌شود، قسامه محلی از اعراب دارد؟

از آنجا که قسامه به این مفهوم مورد بحث ما حکمی اسلامی است در نیتجه صرفا در کشورهایی قابلیت اجرا دارد که نظام حقوقی آنها به ویژه در قوانین کیفری به طور مطلق از احکام کیفری اسلامی پیروی کند. گزارش هایی از استفاده از قسامه در برخی کشورهای اسلامی مانند اندونزی و بحرین وجود دارد.

در عین حال اما امروزه بسیاری از حقوقدانان اسلامی در کشورهای اسلامی به ویژه در مصر و تونس و سوریه معتقدند احکام حقوقی اسلامی بر خلاف احکام عبادتی آن دائمی نبوده و این فلسفه کاربردی آنهاست که تعیین می‌کند آیا همچنان قابلیت اجرا دارند یا نه. مثلا در مورد قسامه با توجه به اینکه امروزه علوم پزشکی قضایی به همراه دیگر علوم نقش مهمی در روندهای قضایی دارند امکان تشخیص گناهکار بودن متهم برای نظام های حقوقی به شدت راحت شده و با استفاده از این علوم می‌توان میزان نقش یک قاتلی که خود به ارتکاب قتل اعتراف کرده را هم سنجید. در نتیجه نیازی به استفاده از احکامی مانند قسامه برای تشخیص و شناسایی مجرم نیست.