/ IHRights#Iran: Hossein Amaninejad and Hamed Yavari were executed in Hamedan Central Prison on 11 June. Hossein was arrested… https://t.co/3lnMTwFH6z13 ژوئن

عبدالصمد خرمشاهی: دیدگاه منفی نسبت به وکلای دادگستری باید تغییر کند

18 اکتبر 22 توسط مجله حقوق ما
عبدالصمد خرمشاهی: دیدگاه منفی نسبت به وکلای دادگستری باید تغییر کند

جواد عباسی توللی؛ مجله حقوق ما: بر اساس آخرین گزارش‌های منتشر شده از حمله به وکلای دادگستری در ایران، نصیر فرخ نژاد (رشنو)، وکیل پایه یک دادگستری در استان لرستان، در روز ۱۹ شهریورماه، با ضربات متعدد چاقو به قتل رسید.

وقوع این قتل در حالی است که طبق اخبار منتشر شده در رسانه‌ها، از ابتدای سال ۱۴۰۱ تاکنون، فرخ نژاد، هشتمین وکیل دادگستری‌ای است که به جان او سوء قصد شده است. پیش از او، یک وکیل دادگستری دیگر به نام جعفرآقایی، در مردادماه، در سمنان به قتل رسید و شش وکیل دیگر هم در شش ماهه اول سال، مورد سوء قصد واقع شده‌اند.

عبدالصمد خرمشاهی، مدافع حقوق بشر و از وکلای پیشکسوت دادگستری در ایران، بر این باور است که پیش از هرچیز، باید رویکرد «وکیل ستیزی» و نگاه فرهنگیِ منفی نسبت به وکلا در ایران تغییر کند.

مجله حقوق ما، در پیوند با موضوع «امنیت جانی وکلای دادگستری در ایران» و دلایل عدم حمایت از وکلا در ایران، با این وکیل دادگستری گفت‌و‌گو کرده است.

  • در ماه‌های اخیر، به‌نظر می‌رسد شدت تهدیدات و حملات جانی به وکلای دادگستری در ایران افزایش یافته است. در چنین شرایطی، آیا اساسا مکانیسم حقوقی‌ مشخصی برای تأمین امنیت وکلا در ایران وجود دارد؟

در این رابطه قانون مشخصی که نگاه حمایتی برای تأمین امنیت جانی داشته باشد، وجود ندارد. هرچند در «قانون وکالت» مفادی برای حمایت از وکلا گنجانده شده اما در این قانون، تنها به مواردی نظیر توهین به وکلا یا نحوه برخورد با افرادی که خود را وکیل جا می‌زنند و مانند آنها، پرداخته شده است. باید گفت چه در این قانون و چه در قوانین کیفری، در ارتباط با ضرب و جرح وکلا و صیانت از آنها، ماده قانونی‌ ویژه‌ای لحاظ نشده است.

  •  با این اوصاف، در راستای تأمین امنیت وکلا چه راهکارهایی وجود دارد؟ و در این بین، وظیفه نهادهایی مانند مجلس و قوه قضائیه چیست؟

نخست باید این نکته را یادآور شوم که پیش از هرچیز، رویکرد فرهنگی عامه نسبت به وکلا باید تغییر کند. بدین معنی که نگاه افراد جامعه نسبت به شخصیت و جایگاه وکیل باید متحول شود. مادام که در رابطه با جایگاه، شغل و وظایف وکلای دادگستری در ایران، نگاه مثبت و شفافی وجود نداشته باشد، هیچ تضمینی وجود ندارد که مسائلی نظیر ضرب و جرح وکلا در آینده هم تکرار نشود.

  •  به‌نظر شما، نوع نگاه جامعه و نهادهای دیگر به وکلا چگونه ممکن است تغییر کند؟ چه راهکاری برای تغییر مد نظر شما وجود دارد؟

این امر مستلزم این است که رسانه‌ها و مطبوعات و به‌ویژه صدا و سیما، آگاهی لازم را درباره جایگاه و رسالت وکیل برای عامه مردم تبیین کنند. حتی در قانون اساسی ایران و در فصل حقوق ملت، بر حضور وکلا در فرآیند دادرسی عادلانه تأکید شده است. متأسفانه در حال حاضر چنین آموزش و رویکردی در جامعه ما وجود ندارد.

به‌دلیل همین عدم آگاهی کافی در مورد جایگاه وکلا، در بسیاری از مواقع، طرف دیگر پرونده، وکیل پرونده را به نوعی طرف مقابل خود فرض می‌کند و بسیاری از طرفین دعوی، از این مسأله اطلاع ندارند که وکیل، از نفس کارِ موکل دفاع نمی‌کند. باید به همه شهروندان این آگاهی داده شود که یک وکیل، صرفا از حقوقی که هر موکل دارد، دفاع می‌کند. به عبارت دیگر، وکیل هیچ‌گاه از جرایم دفاع نمی‌کند بلکه وظیفه وکیل، استیفای حقوقی است که قانون‌گذار به طرفین دعوی یعنی شاکی و متهم (یا در دعاوی حقوقی، خواهان و خوانده) داده است.

در واقع کار یک وکیل، در کنار قاضی، شفاف سازی جزییات یک پرونده است. بر همین مبنا، همواره وکیل و قاضی را «دو بال فرشته عدالت» دانسته‌اند.

بنابراین رویکرد فعلی در جامعه نسبت به وکلا باید تغییر کند و مردم به حدی از آگاهی برسند که وکیل دادگستری را طرف اصلی دعوی خود یا دشمن خود نبینند. تا زمانی که چنین نگاهی به وکلا در ایران وجود دارد، نمی‌توان به آینده‌ای بهتر برای امنیت جانی وکلا امیدوار بود.

همان‌طور که می‌دانیم در جوامع پیشرفته، حمله فیزیکی به وکلا از سوی طرفین دعوی یا به‌طور کلی وجود ندارد یا اینکه به ندرت اتفاق می‌افتد. چراکه شهروندان در چنین جوامعی، کاملا اطلاع دارند که یک وکیل چه نقشی را در مراحل دادرسی داراست.

از طرف دیگر، بخشی زیادی از چنین رویکردی نسبت به وکلا به برخی از مواردی بازمی‌گردد که در رسانه‌ها علیه وکلا مطرح می‌شود. به‌عنوان مثال، نقش‌های منفی‌ای که در فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی به وکیل داده می‌شود، باید وجود نداشته باشد چرا که چنین تبلیغاتی، چهره وکلا را در اذهان عمومی مخدوش خواهد کرد. بنابراین پیش از هر اقدام دیگری، در وهله اول باید نگاه عوام به جایگاه و نقش وکیل تغییر کند، در غیر این‌ صورت، حتی نمی‌توان به تصویب قوانین حمایتی هم امیدوار بود. کما اینکه اگر هم چنین قوانینی تصویب شود، به تنهایی چاره کار نخواهد بود.

  • وظیفه آموزش بر عهده کیست؟ کدام نهاد به‌طور مشخص مسئول فرهنگ سازی در باره وکلا است؟

 صداو سیما و رسانه‌های دیگر، نه تنها در این زمینه بلکه در بسیاری از موراد دیگر، نقش اصلی را در فرهنگ سازی دارند. در واقع، رسانه‌های جمعی مانند صدا و سیما، باید به‌عنوان دانشگاهی باشد که به طُرُق مختلف، مسائل گوناگون از جمله رویکرد مثبت نسبت به وکلا را به جامعه آموزش دهد. این نهاد می‌تواند از طریق ساخت برنامه‌ها وسریال‌ها در این زمینه و همچنین با ارائه برنامه‌هایی با محتوای «تدریس حقوق برای مردم»، جایگاه وکیل را برای مردم تبیین کند. مسلما اتخاذ چنین تدابیری در تغییر وضعیت موجود، تأثیرگذار خواهد بود.

به‌عنوان مثال، در حوزه قوانین مربوط به خانواده، حتی زوجین و شهروندان تحصیل کرده هم از قوانین مرتبط با اموری نظیر ازدواج، طلاق و موارد دیگر به اندازه کافی اطلاع ندارند و برای نمونه از موضوعاتی مانند نشوز، تمکین و حقوق دیگر بی اطلاع هستند. همچنین در مبحث، معاملات و خرید و فروش باید قوانین مربوطه با زبان ساده از طریق صدا و سیما آموزش داده شود. مسلما زمانی که افراد جامعه به حقوق خود و همچنین به قوانین موجود، به‌طور نسبی تسلط و آگاهی پیدا کنند، نه تنها دعاوی حقوقی و شکایات کیفری در محاکم کاهش پیدا می‌کند، بلکه نگاه منفی نسبت به جایگاه وکیل هم تا حد زیادی از بین خواهد رفت.

بیشترین مشکلاتی که در محاکم و مراجع قضایی از سوی طرفین دعوی اتفاق می‌افتد، ناشی از جهل عامه مردم به قوانین مربوطه است. بنابراین صدا و سیما می‌تواند نقشی بسیار سازنده در این رابطه ایفا کند چرا که اولین گام برای بهبود وضعیت فعلی، آموزش دادن به مردم است. کما اینکه در ماده یک از قانون مطبوعات هم تأکید شده است که وظیفه رسانه‌ها، آگاهی دادن به مردم در زمینه‌های مختلف است.

درست است که بخشی از چنین رویدادهایی به عدم تحمل و مدارای مردم بازمی‌گردد اما بخش اصلی آن، به این موضوع مربوط می‌شود که آموزش کافی به مردم داده نشده است.

  •  پس از حمله‌هایی که در ماه‌های اخیر به وکلای دادگستری شد، کانون وکلا چه اقدام موثری برای محافظت از وکلا انجام داد؟ آیا این نهاد واکنش در خوری از خود نشان داد؟

 کانون‌های وکلا عکس العمل زیادی در این زمینه از خود نشان نداده‌اند. واکنش کانون وکلا حداکثر در صدور یک بیانیه خلاصه شد. همچنین آن حمایتی که از کانون وکلا انتظار می‌رفت و اقداماتی که لازم بود تا افکار عمومی در جریان قرار بگیرند، انجام نشد یا دست‌کم من هنوز چنین حمایت و اقدامی مشاهده نکرده‌ام.

به‌هرحال صِرفِ بیانیه دادن یا درخواست از مراجع قضایی برای برخورد با افرادی که به وکلا حمله کرده‌‌اند و متجری هستند، اقدام موثری نخواهد بود و نمی‌توان انتظار داشت که با چنین رویکردی، این‌گونه رویدادها در آینده دوباره رخ ندهد. من فکر می‌کنم که کانون‌های وکلا باید به‌صورت عملی تصمیمات جدی‌تری در این زمینه بگیرند.