/ IHRights#Iran: Hossein Amaninejad and Hamed Yavari were executed in Hamedan Central Prison on 11 June. Hossein was arrested… https://t.co/3lnMTwFH6z13 ژوئن

پدیده بی‌خانمانی در ایران

2 مه توسط مجله حقوق ما
پدیده بی‌خانمانی در ایران

محمد مقیمی؛ مجله حقوق ما: بی‌خانمانی یکی از مشکلات جوامع بشری بوده است. این معضل در زندگی سنتی (قبیله، عشیره یا خانواده گسترده) راهکارهای خاص خود را داشته است اما در زندگی مدرن و با افزایش جمعیت، نوع رویارویی با این مشکل تغییر کرده و گاه چالش‌برانگیز شده است.

 

این چالش در جوامع در حال گذار بغرنج‌تر می‌گردد‌. اگرچه، بی‌خانمانی در کشورهای فقیر و توسعه‌نیافته بیشتر است، اما همه جوامع بشری از جمله کشورهای ثروتمند و توسعه‌یافته نیز با این معضل اجتماعی دست به گریبان هستند. البته در هر جامعه‌ای وضعیت بی‌خانمان‌ها متاثر از عواملی مانند ثروت، جمعیت، نظام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی حاکم بر آن به ویژه نحوه برقراری عدالت اجتماعی، خواهد بود.

 

این مطلب را در شماره ۲۱۳ مجله حقوق ما بخوانید

 

 برای نمونه، در کشورهایی که به علت جمعیت کم، ثروت زیاد و ساختار کارآمدِ عدالت اجتماعی از رفاه بهتری برخوردار هستند، بی‌خانمان‌ها نیز در وضعیت مناسب‌تری بسر می‌برند، ولی هیچگاه بی‌خانمانی به صفر نمی‌رسد. بی‌خانمانی چیست و چرا در همه جوامع اعم از غنی، فقیر، توسعه‌یافته و توسعه‌نیافته وجود دارد؟ در رویارویی با پدیده بی‌خانمانی چه باید کرد؟ آیا این پدیده جرم است یا ناشی از ناتوانی یا بیماری است و نیازمند به اقدام‌های حمایتی است؟ برخی این پدیده را جرم و قابل مجازات می‌پندارند، در حالی که گروهی دیگر آن‌را پدیده‌ای می‌دانند که اشخاص درگیر آن مستحق حمایت هستند. نگارنده بر این باور است که پدیده بی‌‌خانمانی به خودی‌خود، جرم نیست، بلکه بی‌‌خانمانان اشخاص آسیب‌پذیری هستند که نیازمند اقدامات حمایتی از سوی دولت و جامعه هستند. بنابراین، جرم‌انگاری پدیده بی‌‌خانمانی خلاف اصول حقوقی، عدل و انصاف است و موجب بغرنج‌تر شدن وضعیت این اشخاص و جامعه می‌شود. در این نوشتار نگاهی کوتاه می‌شود به تعریف پدیده بی‌‌خانمانی، انواع و علل آن، نگاه‌های غالب به آن و چگونگی مواجهه با این پدیده.

بی‌خانمان یا بی‌سرپناه به کسانی گفته می‌شود که خانه و سرپناهی دائمی برای زندگی و آسایش ندارند. افراد بی‌خانمان اغلب از داشتن و حفظ مسکن مناسب، امن، ایمن و متعارف محروم‌اند. بر مبنای تعریف خیریه ملی بی‌خانمان‌های بریتانیا، خانه صرفاً یک فضای فیزیکی نیست بلکه علاوه بر این ریشه‌ها، هویت، احساس امنیت و حس تعلق را در فرد ایجاد می‌کند و مکانی برای بهزیستی عاطفی است. بی‌خانمانی در برخی از کشورها از جمله بریتانیا مورد حمایت قانونگذار قرار گرفته است، ولی این پدیده در ایران هیچگاه از سوی قانونگذار حمایت نشده است و بطور کلی، پدیده بی‌‌خانمانی در کشورهایی مانند ایران بسیار بغرنج‌تر است. با توجه به تعریف نشدن بی‌‌خانمانی در ایران از سوی قانونگذار و نظر به اینکه در قوانین گوناگون از جمله طرح شناسایی و جمع‌آوری افراد متکدی مصوبه ۱۳۸۷ به جمع‌آوری متکدیتان، ولگردان و معتادان تاکید شده، و ماده ۷۱۲ قانون مجازات اسلامی نیز تکدی‌گری و ولگردی را جرم دانسته و برای آن ۱ تا ۳ ماه حبس تعیین کرده است، می‌توان گفت در ایران در عمل بی‌خانمانی، مترادف تکدی‌گری، ولگردی و اعتیاد قلمداد و جرم شناخته می‌شود. این نگاه به پدیده بی‌‌خانمانی نه با نظام سنتی مطابقت دارد و نه موازین زندگی مدرن همخوانی دارد. در نظام سنتی؛ قبیله، خانواده گسترده یا خانواده از اشخاص بی‌‌خانمان حمایت می‌کرده و آنان را پناه می‌دادند. در زندگی مدرن نیز قانون، دولت و سمن‌ها این اشخاص را حمایت می‌کنند. در واقع، جامعه کنونی ایران به علت در حال گذار بودن، هیچیک از نهادهای سنتی یا مدرن حمایتگر را ندارد، در نتیجه  قانون، حکومت و جامعه نه تنها هیچ حمایت کارآمدی از اشخاص بی‌‌خانمان نمی‌کنند، بلکه حکومت با مجرم قلمداد کردن آنان، زمینه آسیب رساندن بیشتر به این قشر را فراهم می‌کند.

بی‌خانمان‌‎ها در مسافرخانه‎ها (به مدت طولانی)، پناهگاه‌ مخصوص بی‌خانمان‌‌ها، گرم‌خانه‌ها، پارک‌ها، کنار خیابان‌ها، مکان‎های امن مخصوص قربانیان خشونت خانگی، گور، خودرو، چادر، خانه‌های متروکه، خرابه‌ها، خانه‌های ساخته شده با حلب، جعبه مقوا، فضای سبز حاشیه اتوبان‌ها، سرپناه‌های برزنتی، محل کار که مکان مناسبی برای سکنا نیست و مواردی از این قبیل اقامت شبانه دارند. اشخاص بی‌‌خانمان در معرض انواع خطرها، آسیب‌ها و آزارها قرار دارند، این آسیب‌ها در خصوص زنان و کودکان بی‌‌خانمان بسیار بیشتر دیده می‌شود.

بی‌‌خانمانی علل گوناگونی دارد، برخی از آن‌ها به شرح زیر است.

۱_ اختلالات روانی

۲_ اعتیاد به مواد مخدر، محرک یا مشروبات الکلی (البته اعتیاد به تنهایی علت بی‌خانمانی نیست، بلکه می‌تواند آن را تشدید کند)

۳_ سفاهت به معنای حقوقی (سفیه در دانش حقوق به شخصی گفته می‌شود که دخل و تصرف مالی او عقلانی نیست)

۴_ جنگ یا بلایای طبیعی مانند سیل و زلزله

۵_ مهاجرت (ممکن است، در ابتدای مهاجرت برخی اشخاص بی‌خانمان شوند)

۶_ فروپاشی خانوادگی (برای نمونه؛ به علت طلاق این موضوع ممکن است برای زوجین بویژه زنان یا فرزندان طلاق اتفاق بیفتد)

۷_ پدر یا مادر بی‌خانمان یا اشخاص بدسرپرست

۸_ عملکرد بد خانواده در زمینه اقتصادی

۹_ بحران اقتصادی در کشور

۱۰_ سیاست‌های نامناسب دولت در حوزه مسکن

 

 این موارد می‌تواند با توجه به شرایط یک جمله بیشتر و متفاوت باشد. برای نمونه، در ایران متاسفانه بی‌‌خانمانی می‌تواند در خصوص دانشجویان نیز پیش بیاید، به یاد دارم زمانی که در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران تحصیل می‌کردم، بسیاری از دانشجویان شهرستانی از خوابگاه محروم بودند و حتی شنیدم یک دانشجو چند روزی در پارک شب را سپری کرده بود. این در حالی بود که خوابگاه‌های دانشگاه تهران در کوی دانشگاه خالی بود و به بهانه مسایل امنیتی از اقامت دانشجویان در آنجا جلوگیری می‌شد. فراموش نکنیم بی‌‌خانمانی می‌تواند برای هر شخصی رخ دهد، ولی بسیار از اشخاص می‌توانند از این بحران بیرون آیند، البته کمک قانون، دولت و سمن‎ها، در خروج از این بحران بسیار تأثیرگذار است. اما موضوع زمانی بغرنج می‌شود که برخی اشخاص حتی با وجود یاری خانواده، قانون، دولت و سازمان‌های مردم‌نهاد همچنان بی‌خانمان باقی می‌مانند. در واقع، این اشخاص به علت ناتوانی ناشی نوع شخصیت‌شان، بیماری، اختلال روانی، اعتیاد یا سفاهت (به معنای حقوقی آن) مستعد بی‌خانمانی هستند. در مواردی اگر دولت خانه‌ای را در اختیار بعضی از این اشخاص قرار دهد، در صورتی که در مالکیت خودشان باشد، آن را می‌فروشند و دوباره به حالت پیشین بازمی‌گردند، یا خانه را تخریب می‌کنند، یا از آن سوءاستفاده می‌کنند. برخی نیز ترجیح می‌دهند در خیابان‌ها زندگی کنند. در واقع، این گروه از اشخاص، معضل اصلی پدیده بی‌‌خانمانی هستند و کمک به آنان سخت و پیچیده است، بنابراین نوع کمک و حمایت از این اشخاص بسته به مورد باید متفاوت باشد.

 

بی‌خانمانی در اسناد بین‌المللی

در اوایل ماه فوریه سال ۲۰۲۰ میلادی و پیش از آغاز همه‌گیری کووید-۱۹ در جهان، سازمان ملل متحد نخستین قطعنامه را برای تعریف بی‌خانمانی تصویب کرد. این قطعنامه دربرگیرنده یک مشوق رسمی و کتبی برای کشورهای عضو برای جمع آوری داده‌ها و اطلاعات معتبر در مورد پدیده بی‌خانمانی است. قطعنامه سازمان ملل متحد نقش کمیسیون آمار این سازمان را تقویت و بر «نیاز به انجام تلاش‌های هماهنگ برای شناسایی افراد بی‌خانمان» تأکید می‌کند.

بنابر گزارش سازمان غیردولتی «فاموین» که یک اتحاد جهانی در حوزه پدیده بی‌خانمانی است، این قطعنامه در پایان پنجاه و هشتمین جلسه کمیسیون توسعه اجتماعی به تصویب رسید که بر در دسترس بودن مسکن مقرون به صرفه و حمایت اجتماعی برای همه افراد و تلاش برای رسیدگی به بی‌خانمانی متمرکز است. قطعنامه پیش‌گفته، تصریح می‌کند که بی‌خانمانی فقط مسأله کمبود مسکن نیست، بلکه اغلب با فقر، بیکاری، دسترسی نداشتن به زیرساخت‌ها و دیگر مسائل اجتماعی مرتبط است که ممکن است، موجب از دست دادن خانواده و احساس تعلق افراد در جامعه شود. همچنین، این قطعنامه یادآور می‌شود که بی‌خانمانی می‌تواند ناشی از شرایط خانوادگی، شخصی و بحران‌های اقتصادی باشد که شماری از این مشکلات عبارتند از: اختلالات روانی، فروپاشی خانواده، طلاق، خشونت خانگی و کودک آزاری. قطعنامه یادشده کشورهای عضو را تشویق می‌کند تا دسترسی مقرون به صرفه و عادلانه به خدمات اساسی، به ویژه آموزش رسمی و غیررسمی و با کیفیت را در همه سطوح از جمله برنامه‌هایی که برابری را از طریق تأیید کرامت اساسی افراد انسانی و مراقبت‌های بهداشتی ترویج می‌کنند، ارتقاء دهند. این قطعنامه در عین حال دولت‌های ملی و محلی را تشویق می‌کند تا دسترسی به مسکن ارزان قیمت را از طریق اقدامات حمایتی اجتماعی از هر دو طرف عرضه و تقاضا با رفع موانع قانونی و سیاستی برای دسترسی بدون تبعیض به مسکن مناسب را بهبود بخشند. افزون بر آن، بر لزوم هماهنگی بهتر سیاست‌ها و اقدامات حمایت اجتماعی با برنامه‌های کاهش فقر و دیگر سیاست‌های اجتماعی نیز تاکید می‌کند. این قطعنامه تأکید می‌کند که همکاری بین‌المللی، نقش اساسی در کمک به کشورهای در حال توسعه از جمله کشورهای کمتر توسعه‌یافته و کشورهای جزیره‌ای کوچک و در حال توسعه دارد به‌طوری که این امر می‌تواند باعث تقویت ظرفیت انسانی، نهادی و فناوری آنها در رفع یا دست‌کم کاهش پدیده بی‌‌خانمانی در جهان شود.

همچنین، روز ۱۰ اکتبر از سال ۱۹۸۶ تاکنون با نام «روز جهانی بی‌خانمانی» از سوی «برنامه اسکان بشر» سازمان ملل متحد، برگزیده شده است.

در بسیاری از کشورهای توسعه یافته که به تحقق حقوق بشر نیز اهمیت می‌دهند. برنامه‌های گوناگونی به فراخور نوع و علت بی‌خانمانی برای حمایت از این اشخاص وجود دارد. برخی از آن‌ها را به شرح زیر برمی‌شماریم.

۱_ اسکان در مسافرخانه‌های مخصوص

۲_ اختصاص بخشی از برنامه‌های مسکن رایگان دولت به افراد بی‌خانمان بصورت تبعیض مثبت

۳_ اختصاص مسکن رایگان از سوی سازمان‌های مردم‌نهاد و خیریه‌ها ملی یا محلی

۴_ کمک کلیساها

۵_ پرداخت کامل یا بخشی از هزینه اجاره مسکن از سوی دولت

۶_ اسکان در پناهگاه‌های مخصوص (این مورد برای اشخاصی استفاده می‌شود که به دلایلی که پیشتر اشاره شد، توانایی و صلاحیت دریافت مسکن مستقل را ندارند)

 این راهکارها به کمک قانون، سازمان‌های مردم‌نهاد و خیریه‌های ملی یا محلی و با توجه به نوع و علت بی‌خانمانی اشخاص در اختیار آنان قرار می‌گیرد. برای نمونه، اعطای مسکن بصورت تبعیض مثبت از سوی دولت یا سازمان‌های مردم‌نهاد به اشخاصی اختصاص می‌یابد که علت بی‌خانمانی آنان ضعف و ناتوانی نبوده بلکه به دلایلی مانند بلای طبیعی، جنگ، مهاجرت یا فروپاشی خانوادگی بی‌خانمان شده‌اند و توان مدیریت مستقل زندگی خود را دارند، یا اشخاصی که توانسته‌اند در برنامه‌های توانمندسازی بر مشکلاتی مانند اعتیاد، اختلالات روانی، ضعف در مدیریت مالی و غیره چیره شوند.

 در کنار سمن‌ها و خیریه‌ها، وکلای دادگستری نیز می‌توانند نقش بسزایی در یاری رساندن به اشخاص بی‌خانمان ایفاء کنند. برای نمونه؛ «وکلای خیابان» بزرگ‌ترین و هم‌زمان کم‌درآمدترین دفتر وکالت در ایتالیا است. این مرکز خدمات حقوقی در سال ۲۰۰۰ در شهر بولونیا (شمال ایتالیا) برای حمایت از بی‌خانمان‌هایی تاسیس شد که به‌ دلیل نداشتن آدرس، از حق برخورداری از وکیل محروم بودند. فعالیت‌های وکلای خیابان اینک در سراسر این کشور گسترش یافته است.

مشابه این نهاد می‌تواند با ابتکار عمل وکلای دادگستری کشورمان ایجاد شود. اگرچه وضعیت قانونی و حقوق بی‌خانمان‌ها در ایران بسیار بغرنج بوده و قابل مقایسه با کشورهای توسعه یافته که به حقوق بشر اهمیت می‌دهند نیست، ولی این می‌تواند آغاز یک پویش برای بی‌خانمان‌ها در ایران باشد و دست‌کم حقوق کنونی آنان را پیگیری کند.

موضوع بسیار مهم دیگر این است که کمک به اشخاص بی‌خانمان باید با حفظ کرامت انسانی آنان صورت گیرد. این موضوع، نیازمند تغییر فرهنگی است. برای نمونه، اطلاق نام کارتن‌خواب به اشخاص بی‌‌خانمان اگرچه در فرهنگ غیررسمی، شایسته نیست. در واقع، باید نگاه مسئولان و مردم نسبت به پدیده بی‌‌خانمانی تغییر کند. برای نمونه، در ایران بسیاری از خیران و نهادهای مردمی به بی‌خانمانان کمک می‌کنند. صرف‌نظر از اینکه این کمک‌ها منحصر به توزیع غذا و لباس به آنان است، غالبا نیز به شکل صدقه دادن انجام می‌شود، یا در خیابان به آنان غذا داده می‌شود، در حالی که این کار را می‌توان با اختصاص مکان‌هایی برای این منظور و رعایت احترام به شخصیت و حریم  خصوصی این اشخاص انجام داد. ورود به جزئیات این موضوع در این مختصر نمی‌گنجد، ولی کشورهایی که به حقوق بشر اهمیت می‌دهند، تجربه‌های ارزنده‌ای در این زمینه دارند که می‌توان از آن‌ها بهره جست.

 

برای سامان بخشیدن به وضعیت بغرنج اشخاص بی‌خانمان در کشورمان موارد زیر را می‌توان پیشنهاد کرد:

۱_ در گام نخست، باید این پدیده و علل آن را شناخت (آموزش و پژوهش).

۲_ وضع قوانین و اتخاذ سیاست‌های مناسب در‌باره بی‌خانمانان (قوانین و سیاست‌های حمایتی از جمله توانمندسازی و اعمال تبعیض مثبت).

۳_ مشارکت مردم در قالب خیریه‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد ملی و محلی.

۴_ آموزش مجموعه اصولی به کارکنان یا داوطلبانی که به بی‌خانمانان یاری می‌رسانند.