۱.
پنجم اسفند ماه ۵۷ / مدرسه علوی
«بسمه تعالی
جناب حجتالاسلام آقای حاج شیخ صادق خلخالی دامت افاضاته.
به جنابعالی مأموریت داده میشود تا در دادگاهی که برای محاکمه متهمین و زندانیان تشکیل میشود حضور به هم رسانده و پس از تمامیت مقدمات محاکمه، با موازین شرعیه حکم شرعی صادر کنید.
روحالله الموسوی الخمینی.»
۲.
«بسمه تعالی
بدینوسیله احکام اعدام چهار نفر به شرح ذیل صادر میگردد. آنها عبارتند از: ۱. رضا ناجی، فرماندار نظامی تهران؛ ۲. نعمت الله نصیری، رئیس ساواک ایران در سالهای قبل از انقلاب؛ ۳. مهدی رحیمی، فرماندار نظامی تهران قبل از انقلاب؛ ۴ منوچهر خسروداد، فرمانده هوانیروز ایران.
و همه اموال منقول و غیر منقول آنها و زن و فرزندان آنها به نفع مستضعفین مصادره میشود.
امضاء: حاکم شرع صادق خلخالی
۲۷/۱۱/۵۷»
۳.
نهم مهر ۱۳۶۹، نطق پیش از دستور خلخالی در مجلس:
«میخواهیم ببینیم که این قانون در کجا است؟ ... خط امام، رسم امام، نوشته امام برای ما قانون است. کسی در این معنا نمیتواند خدشه بکند… من با این حکم رفتم و طاغوتیها را درب و داغان کردم، اعدام کردم، مصادره کردم، حالا شما میگویید که فلانی اهلیت ندارد؟ پس بنیاد مستضعفان باید به هم بخورد برای اینکه اموال آن همهاش با امضاء بنده مصادره شده. حتی اموال شاهی، همه آنها را من امضا کردهام، شما بعد میگویید چه؟... من کاری به کار شما ندارم، من حاکم شرع بودم، خودم دوختم و خودم هم پاره کردم، خودم مصادره کردم، خودم اعدام کردم. تشخیص من اصلاً دعاوی نبوده منکر و مدعی بوده باشد، من قاضی امام بودم.»
***
شرع یا قانون؟ کدامیک در جامعهای مدنی میتوانند جان یا داراییهای یک فرد را از او بستانند؟ احکام قضات شرع دادگاه انقلاب چه جایی در علم حقوق داشتند؟ اموال مصادرهشده در اختیار چه کسانی و چه سازمانهایی قرار دارند و این سازمانها چه جایگاهی در قوانین ایران دارند؟
در شماره ۵۹، تلاش کردیم تا پاسخی را برای اینگونه پرسشها جستوجو کنیم.
فایل پیدیاف این شماره را میتوانید از گزینه دانلود در ستون سمت راست، زیر تصویر روی جلد، دریافت کنید.